سفارش تبلیغ
صبا ویژن

صفحه اصلی

ایمیل مطالب پروفایل مدیر رهبری طراح قالب

برچسب‌ها
ولایت فقیه
امام خامنه ای
دانلود کلیپ ولایت
ولایت
مومن
روزه خواری
سوالات ولایت فقیه شبهات رایج ولایت فقیه شبهات ولایت فقیه پاسخ
سیاسی-سخنرانی-فیلم
شب قدر
شبهات مشروعیت و ادله ولایت فقیه
شعر برای آقا
شهید دستغیب و آیت الله خامنه ای عکس عکس رهبر عکس نوجوانی رهبری ک
صوتی تصویری - دانلود کلیپ های رهبری&دانلود کلیپ&حمایت از رهبری&خ
عید فطر نماز جمعه رهبر انقلاب امامت ولی امر حلول ماه شوال
ما و اسرائیل
محاکمه سران فتنه
مداحی
نمادهای ماسونی . شیطان پرستی . آرم های شیطانی . بانکهای شیطانی
هاشمی&انتخابات90&انتخابات مجلس&فتنه&رفسنجانی
هم ولایتی
دانلود کلیپ صوتی استاد پناهیان &دانلود کلیپ ولایی&جریان تحمیلگری
دیالمه&خط امام&خط رهبری&
رهبر از نگاه مردم و شخصیت ها &علی استون&شان استون&ادواردو آنیلی&
رهبر&خامنه ای&امام خامنه ای&امریکا
امام خمینی (ره),امام خامنه ای,سخنرانی
امامت و ولایت
اهانت به قرآن
اهانت به قرآن مسیح اسلام
بی حرمتی حرمت شکنی روزه خواری سبز
پاسخ به شبهات - پاسخ به شبهات ولایت فقیه
ترور دانشمندان ایرانی دشمنی آمریکا
خبرگان&رهبری&آیت الله خامنه ای&بازتاب گسترده&
خودکشی هنرمند بازیگر زن آشپز باشی افسردگی مسمومیت
آئین ولایت مداری &استاد پناهیان &دانلود سخنرانی استاد پناهیان
آقا ، رهبر ، ولایت، امام خامنه ای،ولی فقیه، ولایت مطلقه، شعر در
آیت الله خامنه ای& استاد پناهیان& امام خمینی& دانلود سخنرانی است
آیت الله خامنه ای&دانلود کلیپ&نظر مراجع درباره آقا
اثبات ولایت فقیه دانلود فایل صوتی ولایت فقیه دانلود ولایت فقیه
استاد پناهیان تضعیف ولایت فقیه دانلود کلیپ تصویری از استاد پنا
استاد پناهیان دانلود کلیپ شبهات شبهه شعار ضد ولایت فقیه ضد
استاد پناهیان&بصیرت&مطهری&
استراتژی مهار دوجانبه استراتژی ویرانگری خلاق بی ثباتی منطقه ب
ولایت . ایران هراسی
ولایت فقیه - دلایل اصل ولایت فقیه - کیهان
کلیپ موبایل, امام خمینی, دانلود کلیپ


ارشیو مطالب


امکانات


فقط آقای احمدی نژاد بخواند

نویسنده :

موضوع :

نظر

جناب آقای احمدی نژاد، سلام

این دومین نامه ای است که برای شما می نویسم، آنهم بعد از فرو نشستن نسبیِ
گرد و غبار های فتنه ی 88 و بازگشت عزتمندانه شما ازلانه ی شیطان. یادتان
هست نخستین نامه را یکسال مانده به پایان دوره اول ریاست جمهوری تان و با
تیتر “آقای احمدی نژاد! گردان متلاشی را در یابید” نوشته  بودم؟ در آن نامه
و به عادت ایام معاشرت بی تکلف مان در روزگار شهردار بودن تان و در
یادداشتی خودمانی و خیر خواهانه، درد و دل ها و ناگفته هایی را با شما گفتم
و هشدارهایی را در میان گذاشتم که نه تنها حق ما بود، بلکه وظیفه ما بود.
اما تصور می کنم منشیان دلسوز(!) دفتری شما، رسیدگی به آن عریضه ی  تظلم و
دادخواهی اهالی مظلوم محله فرهنگ و ادب و هنر انقلاب را همچنان در کارتابل
اولویت های دست چندمِ رییس دولت بایگانی کرده اند اما در چند روز اخیر و از
طریق خبر سیمای جمهوری اسلامی، شاهد حماسه حضور سفیر انقلاب اسلامی و”جنگ 6
روزه” جناب عالی و پیروزی در برابر قدرتمندترین و پر مخاطب ترین رسانه های
وابسته به لابیِ صهیونیستیِ حامی اسراییل در آمریکا بودم.  هر چند احساس
غرور و شعف از حضور مقتدرانه و رسوا کننده فرزند ملت در خانه دشمن، کامم را
شیرین می کرد اما اندوهی پنهان و کهنه در جانم، مانع از بهره ی بیشتر بردن
از شکوه این درخشش بود. می دانید چرا؟ خواهم گفت. لازم می دانم در آغاز
این نوشته و برای  چندمین بار  و قبل از آنکه همچون نامه ی قبلی، برچسبِ
ناچسبِ ضدیت با دولت را به این کمترین دوستدار شخص شما بچسبانند، به اطلاع
تان برسانم که فقیر نه توپچی توپخانه ی جناح موسوم به راست است و نه پیاده
نظام گردان های کماندویی که در جناح چپ هوای فتح سنگر به سنگر داشتند. چه
آنکه اساساً شأن و منزلت هنر متعهد را از آنکه چرخ پنجم ارابه شکسته ی
سیاست بازان این دیار باشد، اجلّ می دانم. درد من و همسنگرانم در خط مقدم
جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی به اقتضای رسالتی که این سالها همواره بر دوش
داشته ایم، بیان حال وخیم و روبه احتضار بیمارخفته در بخش ICU یی به نام
فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است. بیمار رو به احتضاری که به جای
رسیدگی اورژانسی و درمان عاجل، با تزریق آمپول های تسکین دهنده، او را
برای لحظاتی ساکت می کنند! پس گاهی که فریاد نمی زنیم، نه از آن روست که بی
دردیم!
آقای احمدی نژاد!

خرده مگیرید اگر بی رودربایسی با شما سخن می گویم و این نقد کام شمارا تلخ
می کند. هرچند نقدی که از دل آن راهکارهای مؤثر و کارآمد استخراج شود،
مجالی می طلبد طولانی تر و چه بسا چند ده برابر این صفحات که البته بنا
دارم به یاری پروردگار، نقدها و راهکارهای شدنی و دست یافتنی در هر یک از
حوزه ها و زیر شاخه ها ی فرهنگ، هنر و رسانه را که متوجه دستگاههای عریض
وطویل سوبسید خور فرهنگی کشور است، طی یادداشت هایی در هفته های آتی ارائه
دهم.

برای یک منتقد منصف، نیم نگاهی به کارنامه فرهنگی دولت نهم و یکساله ی نخست
دولت دهم کافی است تا او را به این جمع بندی برساند که گویا در سیاست
گذاری فرهنگی شما، غرق شدن در تولید انبوه سخت افزار، کاملاً بر نزدیک شدن
به حریم  متروک نرم افزاریِ آفرینش های اصیل و فاخر  فرهنگی – هنری غلبه
یافته است و به تعبیری ساده تر، حجم ساخت و تجهیز سالن های سینما، نمایش و
کتابخانه ها –که البته ضرورتی اجتناب ناپذیر هم هست– با اهمیت تر از سرمایه
گذاری در کیفیت و کمیت تولید آثاری است که بر پرده و یا صحنه این اماکن و
یا در ردیف قفسه ها خود نمایی می کند، چرا که متاسفانه بالا بردن میزان
تولید و مصرف میلگرد و سیمان و آهن و سنگ و چوب، ارزشمندتر از رشد اندیشه و
فرهنگ نسل جوانِ تشنه ی کمال است.

صاحب این قلم باور دارد که طوفان آرای ملت در حماسه سوم تیر ماه 84 و
22خرداد 88 نه صرفاً با هدف اصلاح ساختارهای اقتصادی و رفع مشکلات معیشتی
وکنار گذاشتن نوکیسه های  سیاست باز قدرت طلب و برقراری عدالت در همه شئون
به صندوق ها سرازیر شد، بلکه با هدف والاتری همچون تحول فرهنگی و رشد و
پالایش روحی، فکری و عقیدتی 70 میلیون ایرانیِ رنج دیده، ماهواره زده و
بمباران شده از سوی رسانه های غربی و شلاق خورده ی تهدیدات و دشمنی های
خارجی و عنادهای بداندیشان داخلی، بوده است. تن رنجور اقتصاد را با دست
توانای خود به تیغ جراحان سپرده اید اما برای این فرهنگ سرطان زده، دریغ از
یک درمانگاه پاره وقت؛ بیمارستان شبانه روزی پیشکش!
آقای دکتر!

گذر سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی این واقعیت را به حقیر آموخته است که
در حوزه تدبیر امر این مُلک و ملت، هرکس گوش به منویات، دغدغه های بیان شده
و هشدارهای ولایت داشته باشد، طعم رستگاری و عاقبت بخیری را می چشد، اگر
نه رییس جمهورها می آیند و می روند.

از همین منظر باید از شما به عنوان رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی بپرسم:
به راستی “رفع مظلومیت” از فرهنگ و هنر انقلابی این آب و خاک چه شد؟! چگونه
و با کدام برهان و حجتی، خود را می توان قانع کرد که جنابعالی به عرصه ی 
جنگ نرم و فر هنگ و هنر انقلاب اسلامی، به چشم یک پدیده ی لوکس و سرگرم
کننده نمی نگرید؟! اگر خلاف  می گویم، پس نشستهای پی در پی  و حمایت های بی
دریغ شما و دفتر دارتان از ستاره های سینمایی و سوپر استارهای پول دار و
معلوم الحال به ظاهر هنرمند وبی درد این روزها، چه معنایی دارد؟ صلاح می
دانید یک بار دیگر اسامی شان را برایتان فهرست کنم؟

به راستی ماچه بی غیرت شده ایم! چه بی فریاد شده حنجره مان. فکر می کنید
اگر به جای شما، خاتمی و مهاجرانی ها هنوزبرگرده ی فرهنگ ما نشسته بودند،
ما الان ساکت و نظاره گر بودیم؟ جای تعجبی نیست وقتی به جای ژنرال های قد
بلند و افسران جنگ نرم و هنرمردان عرصه پیکار فرهنگی در کنار شما و در
لابلای اتاق های دلباز نهاد ریاست جمهوری عروسکان بزک کرده و هنر پیشه های
آنچنانی جولان می دهند و پشت درب اتاق دفتردار ذوالفنون(!) جنابعالی صف
کشیده اند، به ما و دوستداران خسته و بی رمق تان حق بدهید که از این آمد و
رفت های مشکوک، بوی تعفّن استشمام کنیم!

حتی اگر ساده انگارانه دل به حمایت این جماعتِ نا محبوب برای انتخابات آتی
هم خوش کرده باشید، مسیر را وارونه رفته و آب در هاون  کوفته اید، تجربه
نشان داده که این جماعت،  درست در هنگامه ی نیازتان به ایشان، شما را قال
می گذارند و روبروی شما می ایستند، همچنان که ایستادند! و در گوشی شما را
به سُخره می گیرند که: “به به! از نقول شان می خوریم وبه عقول شان می
خندیم!”

بیایید و باور کنید نفس این نشست و بر خاست ها و خروجی های بعدی آن، زخم ها
و ضربات بسیار تکان دهنده و جبران ناپذیری بر انگیزه و پیکر رنجور وخسته ی
هنرمردان بسیجی عرصه نبرد فرهنگی خواهد نشاند. به راستی، کلید خانه ی
فرهنگ را به  دست چه کسی سپرده اید؟ این همه قفل بر پیکر نحیف  فرهنگ را،
کدام یک از یاران تان قرار است رمز گشایی کند؟

رییس محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی!


در نامه ی قبلی گفتم و دوباره یادآوری می کنم،  هشت سال  پیش “بنیامین
نتانیاهو” طی سفر به آمریکا و حضور در گردهمایی اعضای “آیپک”به صراحت گفت:
“… بزرگ ترین خطری که موجودیت اسراییل را تهدید می کند، حضور میلیون ها
جوان در هر یک از کشورهای مسلمان و عرب است که هر یک بالقوه می توانند در
حکم یک بمب انسانی – انتحاری علیه اسراییل وارد عمل شوند. از جمله ی این
کشور ها ایران با 30 میلیون جوان است. راهکار پیشنهادی من برای بر داشتن
فیوز این بمب های بالقوه ی  انسانی و خنثی سازی خطر ایشان برای اسراییل، نه
حمله ی نظامی با امکان بالای شکست در نبرد رویارو، بلکه یورشی است پنهانی
با استفاده از سلاح  نیرومند سینمای آمریکا! جوانان ایرانی را با فیلم های
آکنده از سکس و منادی آرمانهای زندگی به سبک آمریکایی بمباران کنید. آنان
را زیر بارانی از شوهای ماهواره ای، کارتون ها و دیگر آثار نمایشی ساخت
هالیوود دفن کنید و حتی از دادن سوبسیدهای کلان در این راه واهمه ای به خود
راه ندهید، زیرا  این سرمایه گذاری، بهایی است که باید برای تضمین موجودیت
و امنیت اسراییل بپردازید.”

بله! و البته نه از همان روز، بلکه از سال ها قبل تر و از سربند پذیرش
قطعنامه 598 فرمان آتش بر روی نسل جوان جامعه ی ایران صادر شد و امواج
توفنده ی  این تهاجم و لشکر کشی همه  جانبه ی فرهنگی، مرزهای جغرافیایی و
خط قرمزهای بنیانی این سرزمین را در نوردید، تا امروز که به خانه های مان
–که عمق استراتژیک جامعه ایرانی، خانواده محسوب می شود– رسیده.

زمان، بی رحمانه مثل  باد پاییزی، پر سرعت  و بی توقف در حال حرکت است. پنج
سال از عمر دولت شما گذشت و سه سال  دیگر هم از پی هم می گذرند.
برادر عزیز!

این غبن و حسرت بزرگ را به کجا ببریم که به رغم گذشت سه دهه از بر افراشته
شدن پرچم مقدس مزیّن به نام نامی “الله”  بر بام این خاک الهی، هنوز که
هنوز است یک اثر سینمایی در حد و قواره های بین المللی که حاوی شرح ماوقع
حوادث تاریخ ساز آن ده روزه ی 12 تا 22 بهمن 1357 و پیروزیِ به دور از
خشونت و خون ریزی ملّت دلباخته امام (ره) بر رژیم طاغوت باشد را برای عرضه
به مخاطبین جهانیِ سینمای کشورمان نداریم!

براستی اگر در این پنج سال منتظر یک تحوّل تاثیرگذار فرهنگی و تزریق خونی
تازه به بدنه ی فرهنگ انقلاب بودیم، پایمان را از گلیم خود فراتر گذاشته
ایم؟!

آیا دستاورد بیرونی عملکرد شورای عالی انقلاب فرهنگی باید تا آنجا تنزّل
یابد که به عزل و نصب و ابقای چند رییس دانشگاه بسنده شود؟ می دانید در
برخی محافل نام دیگر این شورا را “مدرسه پیرمردها” گذاشته اند؟

آقای دکتر!

ایجاد اتاق وضعیت و تشکیل کار گروه اضطراری در برابر قتل عام ناتوی فرهنگی
را از چه کسی باید مطالبه کنیم؟ به خدا اهمیت و اولویت این عرصه از حوزه ی
بحران زده ی  مسکن و اقتصاد و سیاست خارجی و… که شخصاً به میدان می آیید
وفوراً کنترل می کنید، نه تنها کمتر نیست، بلکه به مراتب  بیشتر است. چه
آنکه زیان ها وخسارت های این بخش نیز به مراتب هولناک تر وخانمان سوزتر و
اثرات مخرّب آن به مراتب دیرپاتر از زیانهای وارده به دیگر بخش های کشور
است. باور ندارید؟! سر بسته می گویم: به تلفات و ریزش های برجای مانده در
بین اصحاب فرهنگ و هنر و رسانه در همین فتنه ی اخیر نگاه کنید. منظور مرا
متوجه خواهید شد. هر چند که بنده  منکر رویش های مبارک این دوران نیستم که
البته خود جوش اند و نه با اعمال سیاست و راهبرد های دولتی!

باور کنید تحول فرهنگی با پمپاژ کور و بی هدف1500 میلیارد تومان بودجه به
دستگاه های فرهنگی در استانها به دست نمی آید! مظلومیت فرهنگ و هنر انقلابی
با رفع توقیف فیلم های مریض و مسئله دار و صدور پروانه ساخت های فلّه ای و
رفع توقیف از کتاب های شبهه دار و باج دادن به شبه هنرمندان روشنفکر مآبِ
دل در گرو فرهنگ غرب و خائن به امّت و امام در طوفان فتنه ها، از بین نمی
رود.
آقای احمدی نژاد!

نشست و برخاست و حمایت بد سلیقه و جنجال برانگیز از برخی هنر پیشه های
امتحان پس داده که هر از گاهی  فیلم های سیاه و فضاحت بار یکی از آنها از
سایت های مستهجن اینترنتی سر در می آورد برای دولت مکتبی شما وجاهت نمی
آورد.

بد نیست سر زده سری به بازار کتاب بزنید، همین خیابان انقلاب و کتاب فروشی
های روبروی دانشگاه تهران محل مناسبی است. اصلاً چرا راه دور برویم؛ خیابان
ولیعصر (عج) را از سر پاستور  تا چهار راه ولیعصر- انقلاب پیاده قدم
بزنید. بله به تئاترشهر می رسید. به صحنه ی سیاه نمایش های امروز نگاه
کنید، در و دیوار شهر پر شده از تبلیغات پر زرق و برق تئاترها و آثار
نمایشی مبتذل وپوچِ ترجمه شده از آثار خارجی که با کپی کردن های ناشیانه به
خورد مخاطبین تشنه و دلسرد شده ی این روزها داده می شود. در برخی خیابان
های شهر از آن رو که دیگر فتنه برای بخشی از مردم تمام شده است، صدای بی
پروای “عکس، سی دی، پاسور” برای گوش مردم، از سیاست های فرهنگی اهالی
پاستور(!) آشناتر است.
برادر ایمانی ام، آقای احمدی نژاد!

آیا زمان سپری شده ی سالهای ماضی، فرصت کمی بود تا مدیران و سیاست گزاران
فرهنگی و هنری دولت  شما، هم براساس موازین روانشناسی مخاطبین خارجی  طرح
ریزی کنند، هم با صرف وقت و دلسوزی و بکارگیری هوشمند ترین عناصر ادبی –
هنریِ حوزه ی هنر هفتم عملیاتی کنند و هم در تیراژ انبوه، روانه ی پرده ی
نقره ایِ سینماهای چهار گوشه ی عالم نمایند؟! امری چنین مهم را بزرگان حاکم
بر مقدرّات فرهنگی دولت های گذشته عاطل و منسی رها کردند، خب بکنند! شما
چرا مرتکب این غفلت شدید؟! ما زیاده خواه نیستیم، اما توقع داشتیم سوژه های
ناب موجود در رخداد های ماندگار انقلاب و آن دفاع عاشورایی و همچنان باقی
ملّت ایران، ظرف پنج ساله سپری شده، دست مایه ی خلق آثاری ناب و تاثیر گذار
قرار گیرد که در مواجهه با سیل بنیان کن تولیدات مسموم شرکت های غربی، تا
این حد احساس دست تنگی و غربت نکنیم.

به سر در سینماهای شهر نگاه کنید!  دیگر لازم نیست اسامی فیلم ها و محتوای
سخیف آنها را برایتان ردیف کنم. آیا انتظار بی جایی بود که در دوره ی
حاکمیت این دولت، چشم به راه پنج فیلم استاندارد دفاع مقدس از نظر قالب و
محتوا باشیم؟ یعنی سالی یک فیلم! این فقر را مقایسه کنید با تعداد کثیر
جشنواره های  پر زرق وبرق و بی خاصیت و حاصلِ فیلم که به صورت روتین در
تقویم سالیانه ی کشور برگزار می شود. واقعاً فاجعه بار نیست؟
و کلام آخر اینکه:

بنده ناامید نیستم، اما نگرانم!  با این بی مهری ها به سربازان خطوط مقدم
جبهه ی فرهنگی انقلاب و فرصت سوزی ها در روزها و ماه های باقیمانده، یاران
صف شکن و هنر مردان بسیجی سیرتِ نسل خاکریز را در برابر خودتان قرار ندهید.
بار دیگر و باصدای بلند به شما اعلام خطر می کنم. خاکریزهای فرهنگی دارند
بی سر و صدا  و پی در پی سقوط می کنند. بی سیم های قرار گاه شما خاموش اند!
ناتوی فرهنگی از همه سو خاکی پوشانِ جبهه ی فرهنگِ محکوم به مظلومیتِ این
انقلاب را دور زده و قیچی کرده! اگر نه به خاطر خود این جماعت، دست کم به
خاطر خودتان و بقای معنوی، عقیدتی و فرهنگی مردم و خصوصاً روح پاک نسل
جوانی که با نهایت صداقت، با آرای شان حماسه های سوم تیر و بیست و دوم
خرداد ماه را رقم زدند و شما را بر مسند کرسیِ “ریاست جمهوری اسلامی ایران”
نشاندند، خاکریز نشینان خط نگهدارِ جبهه ی فرهنگ و ادب و رسانه و هنرِ از
یاد رفته ی انقلاب را در یابید. نیروهای زبده و متخصص این گردان ها از
عملکرد فرهنگی دولت شما نا امید و ناراضی اند و از اطراف شما پراکنده شده
اند. تا دیر نشده آنها را دریابید و گول مشاوره های غلط وآدرس های اشتباهِ
دیده بان های به ظاهر دلسوز وفرصت طلبِ حوالی خیابان پاستور را نخورید!
والسلام -برادر شما- احسان محمد حسنی

منبع .
قطعه 26
. قدیانی دات کام (تعجب نکنید بلاگفا این آدرس را فیلتر کرده
بعد از کلیک و باز شدن صفحه بینg و hفاصله ای است که باید آن را پاک کنید و
وارد سایت شوید )

استفاده از مطالب و منابع در این وبلاگ به منظور تایید مطالب و
سایتهای
منبع میباشد.مدیر وبلاگ



برچسب‌ها:
 

یکشنبه 89/7/25

 

مطالب گذشته
حرف اول ....حرف آخر
اهمیت و مراتب ولایت پذیری
دانلود کتاب پاسخ به شبهات رایج ولایت فقیه
نرم افزار مجموعه ای از کتب استاد مصباح یزدی
شبهات مشروعیت و ادله ولایت فقیه
شبهات مشروعیت و ادله ولایت فقیه
شبهات مشروعیت و ادله ولایت فقیه
شبهات مشروعیت و ادله ولایت فقیه
شبهات مشروعیت و ادله ولایت فقیه
شبهات مشروعیت و ادله ولایت فقیه
قطر، سعودی و طالبان، مثلث تهدید تروریستی در سال 2012
شانعلی استون: درود بر آیت الله خامنهای
[عناوین آرشیوشده]




طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
لینک دوستان


آمار وبلاگ


      POWERED BY SALEHON.IR

تمامی حقوق مطالب و محتوا برای velayatclip محفوظ میباشد || طراح قالب ملودیوس || ویرایش قالب : صالحون